باتو.......
بیهوده انتظار تو را دارم
دانم دگر تو بازنخواهی گشت
هر چند
اینجا بهشت شاد خدایان است
بی تو برای من
این سرزمین غم زده زندان است
دوست دارم تو سخن گویی و من گوش كنم غم دل را به كلام تو فراموش كنم سینه بشكافم و قلبم به تو تقدیم كنم تا بدانی كه فقط جای تو در قلب من است بیهوده انتظار تو را دارم دانم دگر تو بازنخواهی گشت هر چند اینجا بهشت شاد خدایان است بی تو برای من این سرزمین غم زده زندان است می خوام بلندداد بزنم که زندگیم فقط تویی شب و تنهایی" باز شب شد و من تنهایم آهسته تو را شیدایم باز شب شد و این تاریکی مشت کوبید به رویاهایم باز شب شد و من تا به سحر خیره در ماه تو را می یابم باز شب شد و من چون کولی در تب آمدنت بی تابم گفته بودی که شبی می آیی امشبم منتظرت می مانم پشت این پنجره و این ظلمت باز شعرهای تو را می خوانم نکند باز نیایی و دگر هرشب این قصه به تکرار کنم نکند این دل بیمارم را پشت این پنجره تیمار کنم باز شب شد و من بار دگر می روم پنجره را بگشایم باز شب شد و این تاریکی مشت کوبید به رویاهایم
باتو.......
خوبی ها رو جمع بزنم بگم دلو جونم تویی
بدی رو تفریق کنم به عشق ضرب دو بدم
بگم که تویی زندگیم
فقط تویی
نمی زارم کسی بیاد جذر محبت بگیره
زودی بهش توان میدم تا عشقمون جون بگیره
اینو بدون
هر جا باشم عشق تو تقسیم نمیشه
معادله ی عشقمون بدون تو حل نمیشه
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |
پیام کوتاه - گویا آی تی - تک تمپ - آفساید | قالب وبلاگ - گرافیک - وبلاگ